۱۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۰
کد خبر: ۵۷۲۹۳۴

نقد | داستان جدید "کشتی نوح" در یک روزنامه سراسری

«اصل داستان تغییر آب‌وهوا و تأثیر آن بر انسان و حیات‌وحش و نحوه برخورد با آن است.» چنانچه مشخص است، این اصل داستان نیست؛ بلکه اصل داستان "تمرد بشریت" است.
کشتی نوح

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از داستان های مشهور در ادیان و ملل گوناگون ماجرای طوفان حضرت نوح(ع) است که بنا بر قولی 600 روایت مختلف از آن در اقوام و فرهنگ های گوناگون وجود دارد. اما روح کلی همه قریب به اتفاق آنها و همه ادیان الهی این است که منشا طوفان نوح، معصیت و گردنکشی مردم زمان این نبی اولوالعزم بوده است.

هم در قرآن و هم در کتب مقدس دیگر به این امر به صراحت اشاره شده است و با اندک اتلافاتی در جزییات داستان همگی بیان داشته اند که نافرمانی قوم نوح از تعالیم ایشان و ظلم و طغیان آنها سبب عذاب الهی شده است و به فرمان خدا این بلای بزرگ الهی شامل حال آنها شد.

روزنامه شرق در مطلبی که چارچوب و موضوع اصلی آن پیرامون محیط زیست است، بازتعریف جدیدی از داستان نوح ارائه داده است! 

نویسنده نوشته است: «اصل داستان تغییر آب‌وهوا و تأثیر آن بر انسان و حیات‌وحش و نحوه برخورد با آن است.» چنانچه مشخص شد این اصل داستان نیست بلکه اصل داستان تمرد بشریت از تعبد در پیشگاه حضرت ربوبیت و رسول اوست که موجبات عذاب الهی را فراهم می آورد، حال در دوران حضرت نوح(ع) نوع عذاب این گونه بوده است که ظالمین مغروق در عذاب شدند. به همین دلیل اگر این مهم مورد توجه قرار نگیرد، ارائه عبرت از داستان به بی راهه می رود. چنانچه در ادامه این امر در قلم نویسنده مشاهده می‌شود.

نویسنده در ادامه می نویسد: «صرف‌نظر از نحوه روایت و دلایلی که در فرهنگ‌های مختلف دراین‌باره نقل می‌شود، کل این داستان برای نسل حاضر و برای مسئولان ایران بسیار آموزنده است. نخست، برای اینکه بفهمیم چرا این رویداد پیش آمده بود. دوم اینکه چگونه برای مقابله با آن برنامه‌ریزی شد. سوم اینکه ما چه باید بکنیم؟»

اما پاسخ نویسنده در پاسخ پرسش اول همان گونه که بیان کرده است سعی کرده است از روایات و دلایل دینی و فرهنگی ماجرا صرف نظر کند، اما در ادامه به جای آن دلایل، دلیلی نشانده است که زاده ذهن نویسنده است و به سختی می توان مجرایی برای تطبیق آن با داستان واقعی ساخت!

نویسنده با بیان توضیحاتی درباره تغییرات اقلیمی و آب هوایی در کره زمین، به واسطه تخریب محیط زیست نتیجه می‌گیرد: «با بالا آمدن سطح آب و پیش‌بینی تداوم آن که موجب نابودی انسان و حیات‌وحش می‌شد، خداوند به حضرت نوح(ع) فرمان داد برای نجات بشر و نمونه‌های حیات‌وحش یک کشتی بسازد و زوج و فرد انسان و حیوانات را در آن قرار دهد تا کشتی با قرارگرفتن روی سطح دریایی که زمین را احاطه کرده بود....» 

چنانچه مشاهده می شود نویسنده یک دلیل کاملا طبیعی و به دور از اتصال به الوهیت برای ماجرای کشتی نوح بیان می‌کند! 

به نظر در ذهن نویسنده این گونه می گذرد که در این داستان، چون حضرت نوح(ع) و دیگران از شرایط اطراف خود مطلع نبودند و یا تخصص لازم در این زمینه‌ها را نداشند و یا امکانات کافی برای کسب خبر وجود نداشته است، نیاز به وحی الهی بوده است!

این امر ممکن است این شائبه را ایجاد کند که یک عامل کاملا طبیعی موجب طوفان نوح(ع) شده است و طبق آنچه برخی فیلسوفان غربی اعتقاد دارند، چون عقل بشری توجیهی برای آن ندارد آن را به دین گره می زند!

در حالی که یقینا چنین نیست و داستان نوح همانند سایر گزاره های دینی همانطور که مبتنی بر وحی است زیر ساخت عقلی نیز دارد و این دو اصلا با هم منافات ندارد.

نویسنده باز می نویسد: «ساخت کشتی نوح آن هم در یک دوره طولانی چند نکته را به ما می‌آموزد: نخست اینکه با دیدن نشانه‌های بحران، آینده را پیش‌بینی کردند. دوم اینکه اقدام به برنامه‌ریزی برای راه‌حل دوراندیشانه کردند. سوم اینکه در موعد معین به نتیجه رسیدند که این خود نشانی از دقت در برنامه‌ریزی و اجرای آن بوده است».

به نظر می رسد نویسنده آشنایی دقیقی با داستان حضرت نوح ندارد و یا آنکه در ارائه مطلب با ضعف بیان مواجه شده است. مشخص نیست نویسنده از کدام منبع به داستان نوح اشاره می کند و با استناد به کدام فرهنگ و روایت به نتیجه گیری از داستان نوح می پردازد.

فی الجمله از آنجا که نگارنده این متن قرآن را سند برتر و دقیق و کامل و بی تحریف می داند، با استناد به این کتاب آسمانی مشخص می شود که آنچه نویسنده بیان داشته است اصلا با واقعیت مطابقت ندارد. 

چه آنکه اولا در ماجرای بلای الهی در آن دوران، بالا آمدن سطح آب دریا دلیل این امر نبوده است بلکه بارانی سیل آسا از آسمان به باریدن گرفته و از تنور و زمین آب می جوشیده است.. از این رو ربط دادن آن با مسایل طبیعی یک خلاف گویی آشکار است! 

در ثانی حضرت نوح(ع) در ساخت کشتی تنها بود و سایرین نه تنها بحرانی را پیش بینی نکردند بلکه به تمسخر ایشان می‌پرداختند که در سرزمینی دور از دریا و بی آب و علف مشغول ساخت یک کشتی عظیم الجثه است. 

در واقع همه ماجرا متصل به وحی است و طبیعت و بشر دخالتی در آن ندارند. بهتر آن است متخصصان عرصه محیط زیست در همان حوزه تخصصی خود ورود کنند تا انحراف و تحریفی در داستانهای تاریخی و دینی انجام ندهند که بعضا  ایجاد شبهه در اذهان می‌نماید. البته اینکه برای ترمیم بحران محیط زیست نیاز به شناخت بحران، برنامه ریزی و عبرت از سرگذشت دیگران وجود دارد، مورد قبول است، اما برای تفهیم این مطلب نباید داستان سرایی کرد و یا احیانا به طور غیرتخصصی مطالبی را بیان کرد./۹۶۹/ی۷۰۳/س

حجت الاسلام مهدی عامری

 

ارسال نظرات